از اینکه دعای فرج در سازمان ملل خوانده شد شاد شدم

گفتگو از : غلامحسینی

معظم له از جمله فقهای مجاهد و انقلابی است که دارای سوابق روشن قبل و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، از جمله حبس در زندانهای مخوف رژیم منحوس پهلوی به دلیل حمایت قاطع از سلسله جنبان انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) گرفته تا حضور در جبهه های دفاع مقدس و حضور در جبهه های حق علیه باطل.


ایشان که در سوابق علمی خود، سالها تدریس درس خارج فقه در حوزه علمیه قم را دارد، در مقام عمل نیز با کسب فیض از اساتید برجسته اخلاق و عرفان، هم اکنون از اساتید سرشناس و برجسته فقه و عرفان اسلامی در حوزه علمیه به شمار می رود.


ضمن تشکر و سپاس از معظم له به خاطر تخصیص وقت خویش جهت پاسخگویی به پرسشهای این پایگاه اطلاع رسانی، توجه خوانندگان گرامی را به مطالعه مصاحبه ذیل جلب می نمائیم:


در مطلع سخن تقاضا دارم رهنمود خود راا خطاب به گردانندگان پایگاه اطلاع رسانی شیعه آنلاین مرحمت بفرمائید.


بسم الله الرحمن الرحیم، توصیه ام این است که بدانید: "والعاقبة لأهل التقوی و الیقین" این عبارت به دو معناست که عاقبت کسانی که اهل تقوی و یقین باشند رستگاری است و دوم اینکه عاقبت حکومت های جهانی به اهل تقوی و یقین منتهی می شود.


دو چیز که به مثابه دو بال، برای حرکت انسان به سوی کمالات است در همین عبارت آمده است و دیگر اینکه اهل یقین کسانی هستند که معرفتشان در اوج تعالی قرار گرفته است.


مبحث عرفان نظری در اهل یقین مطرح می شود و اهل تقوی عرفان عملی را بیان می نمایند. همانطور که گفتیم: عرفان نظری و عرفان عملی دو بال هستند برای سالک الی الله و این دو برای سالک الی الله لازم است، در سیر انفسی و تکامل شخصی خود و جامعه اسلامی و شیعی، اگر که سالک در حرکت تکاملی خود دارای این دو بال پرواز شود؛ می تواند که در عرفان نظری و عرفان عملی بیشتر کار کند و به مقصد برسد و افرادی که در زمان ظهور باشند می بایست که این دو ویژگی یعنی اهل تقوی و عرفان عملی و اهل یقین و عرفان نظری باشند و علماء، اهل قلم و بیان، دانشمندان، حتی دولتمردان ما در این زمینه بسیار تلاش کردند؛ اما علیرغم خدمات انجام شده خصوصا در بعد مادی و رفاه ظاهری اعم از تحصیلات و ... در کشور آیا به قدری که به آن مکلف هستیم به فکر ارتقاء معنویت جوانان بوده ایم؟


همانگونه که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بارها فرمودند؛ نظر بنده نیز بر این است که بر همگان اعم از رسانه های جمعی و دستگاه های فرهنگی (صدا و سیما و مطبوعات، ارگان های فرهنگی و ...) لازم و واجب است که در جهت ارتقاء معنویت نسل جوان حرکت خاصی انجام داده به طور ویژه سرمایه گذاری کنند، و البته معنویات رهبر عزیزمان را نصب العین خود قرار دهند.


ببینید، خیلی پول ها هزینه می شود اما متأسفانه، تقریبا در جاهایی مصرف می شود که نتیجه خیلی مطلوبی گرفته نمی شود، نسل جوان اعم از دانشگاهیان، پاسداران، بسیجیان و غیره ضمن آمادگی دوست دارند که در بحث عرفان نظری و عملی حرکت کنند.


ما در کشور نیازمند به یک دانشگاه عرفان هستیم البته عرفان حقیقی و شیعی نه آن عرفانی که با فلسفه، تصوف و غیره مخلوط شده باشد. همانطور که حضرت امام خمینی رضوان الله علیه فرمودند اسلام ناب محمدی(ص) ما عرفان ناب محمدی(ص9 هم باید ارائه دهیم. اگر عرفان ناب محمدی(ص) داشته باشیم می توانیم به کمال فردی و اجتماعی برسیم و گرنه با عرفانی که التقاطی تفکرات مذاهب و مکاتب دیگر و نیز با فلسفه غرب مخلوط باشد به جایی نمی رسیم چرا که این عرفان نیست.


عرفان ناب محمدی(ص) از قرآن کریم و نهج البلاغه و روایات ائمه اطهار(ع) باید گرفته شود. سفارش من همین است. البته با گزارشی که در خصوص این سایت ارائه کردید و اینکه تصویر و تمثال مبارک حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سیدرضا بهاءالدینی(رضوان الله علیه) را به عنوان یکی از عکسهای روز در پایگاه خبری انتخاب کردید، نشان می دهد که شما نیز دوست دارید در جهت عرفان حقیقی گام بردارید.


        

 


همانگونه که مستحضر هستند بنا به گزارش کارشناسان، کشور ما احتمالا با پدیده خشکسالی روبروست، برای برون رفت از مشکلات ناشی از خشکسالی و نیز رفع این معضل چه توصیه هایی می فرمائید؟


توصیه ای که انسان می تواند داشته باشد همان توصیه های قرآن کریم و روایات ائمه هدی(ع) است، راهکار اسلام در این خصوص در دو بعد است:


اول بعد دعایی است که همه انسان ها و مسلمین بعد از نمازهای واجب، برای برطرف شدن این معضله دعا کنند و حتما دعای عمومی برآورده می شود؛ مثلا نیم ساعت به غروب روز جمعه مانده، دعای سمات را بخوانند سپس از خداوند تبارک و تعالی بخواهند که خشکسالی برطرف شود و ختم زیارت عاشورا در خانه ها بگیرند و اگر در بعضی بلاد بتوانند نماز استسقاء(طلب باران) خوانده شود.


مطلب دیگر اینکه اسلام و قرآن دو سفارش کرده است: یکی به دولت و دوم به ملت اما آن چیزی که مربوط به دولت است، اینکه در زمان های خشکسالی می بایست قبل از اینکه مردم متوجه بشوند سیلوها پراز گندم شود همان کاری را که حضرت یوسف(ع) انجام داد.


اما توصیه دوم قرآن و روایات که خطاب ملت بیان شده این است که ملت باید صرفه جویی کنند. صرفه جویی هیچ منافاتی با خوب زندگی کردن ندارد. صرفه جویی یعنی اینکه جلوی افراط ها گرفته شود، جلوی تبذیر و اسراف ها و دور ریختن ها و نابود کردن سرمایه ها گرفته شود و الا زندگی خوب با حداقل امکانات هم امکانپذیر است. البته منظور ما این نیست که مردم مانند مسلمانان صدر اسلام که به چند دانه خرما اکتفا می کردند زندگی کنند نه منظورمان این نیست، منظور این است که به اندازه مصرف کنند. "کلوا و اشربوا و لاتسرفوا" از یک طرف امر می کند به اکل شان و این درحد نیاز است. اگر فرضا یک کمی آب بیش از نیاز مصرف شود اسراف اطلاق می شود.


در همین آیه شریفه تبلیغ می شود و تأکید دارد که خوب زندگی کنیم، اگر همین دستوری را که اسلام داده در رسانه ها مطرح شود، همانطوری که همه ما مکلف هستیم گناه نکنیم که یکی از تکالیف الهی است. باید بدانیم که حرمت اسراف مانند حرمت قمار است. هرچه که در قرآن منهی عنه است عین یکدیگر است و گناه کبیره می باشد.


مردم عزیزمان بدانند که اگر کسی اسراف کند قواعد گناه اسراف مانند قماربازی و رباخواری است یعنی حرام است نه اینکه مکروه باشد.


البته از نظر فقهی می بایست رسانه های جمعی در جهت تنویر افکارعمومی برای مردم بیشتر توضیح دهند و بیشتر در رابطه با اسراف و تبذیر اطلاع رسانی نمایند. ان شاءالله که مردم صرفه جویی کنند تا خشکسالی را که البته پیش نخواهد آمد و اگر هم احیانا آمد، راه حل آنرا که آسان است بدانند.


مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با مدیران حوزه علمیه قم در خصوص لزوم تحول در حوزه های علمیه فرامین و رهنمودهایی را مطرح فرمودند، تقاضا می کنم در این خصوص نظر خود را بیان فرمائید.


مشکلات اجتماعی و اقتصادی دامان حوزه های علمیه را نیز فراگرفته است، طلاب حوزه مجبورند برای گذران زندگی، به چند کار پرداخته و شاغل باشند تا مشکل اقتصادی خود را حل نمایند یا اینکه بروند در کارهای تجاری و ... همه این امور باعث تنزل سطح علمی طلاب می شود. دیگر اینکه تدریس ها، حالت نواری پیدا کرده و این با آداب اساسی که شاگرد در محضر استاد درس بیاموزد و برکات ناشی از نفس استاد و کلاس درس شامل حال طلبه می شود خیلی تفاوت دارد و این نیز یک نقص اساسی است. البته نوار درسی به عنوان مؤید مکمل خوب است مثلا انسان در کلاس حضور داشته باشد، نوار را هم بعد از کلاس گوش دهد، در این صورت نقش مباحثه صورت می گیرد، لکن نفس حضور، نگاه و نفس استاد، حضور در مجلس، حضور ملائکة الله در آن فضای علمی که مجلس درس است و مشغول استغفار برای استاد و شاگرد می شوند و همین استغفار موجب تأثیر کلام می شود ولی در نورا، دیگر حضور فرشتگان نیست.


البته مسولان در این زمینه اطلاعات دارند و کار هم کرده اند اما نیاز به یک برنامه ریزی جامع تر است. متأسفانه از بزرگان حوزه کمتر استفاده می شود. در سال های نه چندان دور بحث اخلاق مطرح بود در حوزه علمیه در زمان آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی و دیگر بزرگان اخلاق می فرمودند، در سال های بعد حضرت آیت الله العظمی حاج آقا رضا بهاءالدینی، آیت الله مظاهری، آیت الله مشکینی، حاج آقا حسین فاطمی و دیگر اساتید درس های اثر گذار اخلاق داشتند.


کسانی که خودشان در عمل بسیار موفق بودند. اخلاق گوهای حوزه خودشان باید سلوک معنوی داشته باشند. متأسفانه در حال حاضر نسل جوان را جهت تدریس اخلاق می آورند ما نمی گوئیم نسل جوان در این راه موفق نیستند. اتفاقا خیلی آدم های خوب و بزرگواری هستند شخصیت هایی که در عمل موفق نیز هستند. ولی مستمع و مخاطب بایستی دروس اخلاق را از شخصی که عنوان پدری داشته باشد بشنود.


اگر قرار باشد طلبه های مسن پای درس اخلاق یک طلبه جوان بروند و این طلبه جوان بخواهد به یک آدم 60 ساله نصیحت کند، این حرکت بسیار زشت و در مقام عمل ناقص خواهد بود و باعث کاهش تأثیر کلام می شود البته در این خصوص نه تنها حوزه های علمیه بلکه صدا و سیما نیز بایستی در این خصوص دقت بیشتری نماید.


اما حرکت جدید حوزه در خصوص تخصصی شد گرایش های حوزوی به صورت حوزه های علمیه تخصصی با رعایت بعضی شرایط حرکت مطلوبی است. مثلا کسی تمایل دارد مفسر شود، خوب برود در جهت تحقیق و پژوهش و مطالعات درسی در امور تفسیری، یا طلبه ای استعداد دستیابی به درجه تحقیق و پژوهش و مطالعات درسی در امور تفسیری، یا طلبه ای استعداد دستیابی به درجه اجتهاد و فقاهت دارد از ابتدا راه خود را مشخص نماید.


طلبه دیگری در رشته تاریخ اسلام علاقمند است و حافظه خوبی نیز دارد او نیز به دنبال علاقه اش برود. همینطور در فلسفه، کلام و غیره اصل تفکیک کار خوبی است و این روش در همه دانشگاه های دنیا دنبال می شود، تنها حوزه این کار را نکرده است.


اما کسی که قدرت دارد در چند رشته حرکت علمی داشته باشد نباید منعی برای او وجو داشته باشد در عین حال از این جهت که هرکس به قدر توانایی اش به لحاظ علمی حرکت کند، از این جهت خوب است. اما در خصوص مباحث مرتبط با تغییر کتب متقدمینی از چند جهت محل تأمل و بررسی است.


در عین حال از جهاتی نیز خوب است: تهذیب کتب متقدمین کار خوبی است، همانطور که کلام انسان تأثیر خاصی دارد، قلم انسان هم تأثیر خاص و ویژه ای دارد. انشاء و قلم شهید اول و ثانی عین نفس آنها است. اگر ما کلمات انسان را مقطع و ملفق کنیم و به کلام شخص دیگر پیوند دهیم این نه تنها کار درستی نیست بلکه نقش اساسی را نیز ایفا نمی کند. اما اگر همان کتب متقدمین تهذیب شود به این معنی که کلماتی که فهم آن مشکل است برای طلاب توضیح داده شود یا زواید احتمالی عبارات حذف شود، خوب است ولی جایگزینی مطالب و کتاب دیگران به جای فقهای متقدم کار خوبی نیست.


خواهشمندم نظرتان در خصوص چگونگی هدایت بشریت خاصه جامعه اسلامی توسط حضرت امام زمان(عج) را تبیین فرمائید.


آنچه که در متن روایت آمده است انتفاع امت از وجود مقدس امام زمان(عج) را به خورشیدی که پشت ابر است تشبیه نموده اند.


عین عبارتی که ائمه(ع) فرمودند مؤید همین مضمون است همانطور که خورشید پشت ابر باشد مردم استفاده می برند فقط رؤیت مشکل می شود. همانطور که ابرها مانع از رؤیت خورشیدی شود. گناهان انسان و یا حکمت الهی مانع از ملاقات امام زمان(ع) می شود. همانطور که اگر خورشید نباشد هیچ درختی رشد نمی کند و حیات نباتات و حیوانات و بشریت به خطر می افتد "لو لا الحجة لساخت الأرض بأهلها" آن هم همینطور است، اصل انتفاع از جمیع جهات برقرار است و اگر نباشد کمال و انتفاعی نیست و غیبت مانعی از آن حضرت نخواهد بود.


آیا ایرادی دارد مسئولی در جملات خود از نام مبارک حضرت ولی عصر(عج) بهره مند گردد و حضرت(ع) را دخیل در حل مشکلات کشور اسلامی عنوان نماید؟


اینکه ما هر چه بعد از نام خدا و بسم الله گفتن و ستایش خداوند تبارک و تعالی، صلوات بر محمد و آل محمد بفرستیم نام اهل بیت(ع) را ببریم، موجب برکت در کلام می شود و باعث عنایت به آن جملات می شود و نیز موجب عنایت آن حضرت به آن مجلس خواهد شد.


اینجانب زمانی که رئیس جمهور محترم و عزیزمان جناب آقای دکتر احمدی نژاد در سازمان ملل متحد سخنان خود را با دعای فرج آغاز نمود و مستقیم نیز از رسانه ها پخش شد. آنقدر دلم شاد شد و به هیجان آمدم، قلبم متحول شد و شاد شدم و یک بهجت و سروری به من دست داد که می خواستم پرواز کنم و همان موقع من هم برای ایشان دعا کردم که برای اولین بار دعای فرج در سازمان ملل متحد خوانده شد و نام مقدس امام زمان(ع) فضای آلوده سازمان ملل را عطرآگین کرد. سازمان ملل مکان آلوده ای است، در آنجا تصمیمات زیادی بر خلاف بشریت و انسانیت گرفته شده و می شود. در عین حال بودن نام مقدس آن حضرت، نوید آغاز یک حرکت معنوی و الهی در جهان بشریت را دارد و امیدوارم این حرکت در آینده نیز با قدرت، تعقیب شود و الگویی شود برای سایر کشورها که حداقل نام خدا را در آنجا ببرند و اگر نام مقدس امام زمان را نمی برند حداقل بسم الله بگویند.


این حرکت خیلی خوب و مبارکی است و وجود مقدس آقا امام زمان(ع) هم دوست دارند.


در روایات آمده است که: "ذکر علی(ع) عبادة" به این معنی است که ذکر المهدی(ع) هم عبادت است، ذکر بقیة الله (ع) نیز عبادت است، ذکرالحجة هم عبادت است، ذکر الحسن و الحسین(ع) نیز عبادت است.


ذکر نام مقدس امام زمان(ع) عبادت است و مانند نماز خواندن عبادت محسوب می شود و بیان لطف و عنایت حضرات معصومین در جامعه اسلامی مرضی خداوند تبارک و تعالی می باشد.


همانطور که ما ذکر حضرت را می گوئیم آن حضرت نیز ما را ذکر می کنند و آن وجود مقدس به یاد ماست همانطور که ما به یاد حضرت هستیم، حتی حضرت ولی عصر(ع) بیشتر به یاد ماست، حتی تناسب ذکر ما با حضرت مشابه عدد صفر در مقابل بی نهایت است. اگر برای حضرت یک گام برداریم از جهت یاد، آن حضرت بی نهایت به یاد ماست، اگر ما یک دعا کنیم، حضرت دعایش بی نهایت است.


بنابراین اصل دعا و یاد کردن امام زمان(ع) خیلی خوب و واجب است. مطرح نمودن یاد و نام امام زمان(ع) در سخنان رئیس جمهور محترم باعث می شود جامعه اسلامی را به سوی ظهور سوق دهد و زمان ما را نیز نزدیک به ظهور می نماید و همین مباحث موجب قرب زمانی می شود و احیاء نام امام زمان(ع) باعث می شود که زمان ظهور نزدیک شود.


فقط در تعابیر و کلمات می بایست دقت بیشتری شود، مثلا به جای کلمه مدیریت، کلمات درست تر مانند عنایت حضرت و یا عنایت خاص حضرت ولی عصر(ع) استفاده شود.


لطفا در خصوص تفاوت مسیر سلوکی و عرفانی حضرات آیات کشمیری و بهاءالدینی توضیحاتی را ارائه فرمائید.


ما روی دو شخصیت بزرگ نمی توانیم قضاوت کنیم اما از نظر سلوکی، آیت الله کشمیری بیشتر در راه ذکر بود و از راه ذکر به مقامات می رسید. مرحوم آیت الله بهاءالدینی از راه تفکر. به انضمام این نکته که همه اهل سلوک در یک چیز مشترک بودند و آن تهذیب نفس است و این زیر بناست و بدون آن تکامل محقق نمی شود. پس از آنکه تهذیب نفس را اصل قرار دادند بعد می گویند حالا که شالوده ساختمان ریخته شد (که همان تهذیب نفس است) حالا بر این نفس چه چیزی بار کنیم؟ از چه راهی نفس را حرکت دهیم و از کدام جاده برویم؟


از راه ذکر، تفکر، قرائت قرآن. مثلا علامه طباطبایی معتقد بودند که با تدبر در قرآن، سالک زود به مقصد می رسد. آیت الله کشمیری همانند استاد خود حضرت آیت الله قاضی به راه ذکر و آیت الله بهاءالدینی به تفکر در توحید اهتمام داشتند. خود بنده یک شب تا صبح با آیت الله بهاءالدینی در کاشان با هم بودیم و بحث های معنوی داشتیم، دیدم که ایشان کمتر به نماز مشغول است و بیشتر در حال تفکر هستند، رو به قبله می نشست و به توحید فکر می کرد. ولی آیت الله سید عبدالکریم کشمیری در ذکر و مرحوم آقا فخر تهرانی از راه توسل به اهل بیت(ع) و مرحوم جعفر آقا مجتهدی خدمت به خلق و فقرا و مستضعفین اهمیت می دادند و می فرمودند که این راه اقوی از راههای دیگر است. البته نه اینکه راههای دیگر را نرفته باشند بلکه به این راه بیشتر اهمیت می دادند و می فرمودند که هرگاه سالک کاردی را که به استخوان یک مؤمن و مسلمان رسیده بیرون بیاورد، و مشکلش را حل نماید، از 40 سال ریاضت، سالک را زودتر به مقصد می رساند.


خیلی عجیب است مرحوم آقا فخر تهرانی همین راه را به انضمام توسل به اهل بیت(ع) کرده بود و خیلی متوسل می شد. البته حضرات آیات بهاءالدینی و کشمیری در اموری نیز با یکدیگر مشترک بودند.


با توجه به اینکه حضرتعالی از محضر حضرات آقایان بهاءالدینی، کشمیری، آقا فخر تهرانی و جعفر آقا مجتهدی کسب فیض کرده اید، کدام راه سلوکی را برای طی طریق انتخاب نموده اید؟


نظر بنده بر این است که دین مبین اسلام، دینی جامع است یعنی هم فرموده است "واذکروا الله" هم فرموده "صلوا و صوموا" و نیز دستور داده خدمت به خلق خدا و توسل به اهل بیت، جمعش غیر ممکن نیست، امکانش مشکل هست ولی غیر ممکن نیست بنابراین "الجمع مهما امکن اولی .."


استحضار دارید که کتاب های متعددی در خصوص سیر و سلوک و قرائت اذکار جهت برآورده شدن حاجات اخروی و دنیوی وجود دارد، برخی علمای اخلاق؛ مردم به ویژه جوانان را از تبعیت از دستورات وارده در این کتب به شدت نهی می کنند و معتقدند اذن استاد لازم است، خواهشمند است نظر خود را در این زمینه مطرح نمایید.


در این زمینه دستور کلی داده اند که ذکر خدا را بگویید "و اذکروا الله کثیرا" و بی اثر هم نیست. منتهی یک وقت اثر تام است و گاهی ناقص، مانند این است که شما دارو از پیش خود مصرف می کنید. به هر حال بی اثر نیست شاید نتیجه نامطلوب نگیری ولی، به هر حال اثر تام هم ندارد.


در دعا نیز عینا همینگونه است. شرط عددی، زمانی، محیطی، فضای عطرآگین و دیگر شروط ...


ذکر، اثر نامطلوب ندارد فقط در بعضی اذکار اگر خیلی قوی باشند و بدون اذن باشد و یا شرایطی رعایت نشود نیروهای منفی مانند اجنه کافره شروع به مبارز با سالک می کنند و موانع ایجاد می نمایند. البته باید توجه داشته باشیم که این موارد فوق الذکر هنگامی فعال می شوند و موانع ایجاد می کنند که ذکر در امور سلوکی باشد. اذکار حوایج خیلی مهم نیست، شخص یا به حاجت می رسد یا نمی رسد و شیطان خیلی مانع نمی شود، اما در سلوک الی الله چون بحث تقرب به خداست و چون شیطان خودش از قرب الهی دور شده عمده عنادش این است که انسان مقرب درگاه خدا نشود و شیطان حرکت خودش و جنودش مانع تقرب انسان به پروردگار می شود. شیطان قسم خودرده است که برای انسان لغزش ایجاد کند و مانع قرب الهی شود. الا أی حال طی این مرحله مربوط به اذکار سلوکی و امور بالاست ولی در امور حاجات دنیوی چنین نیست.


حضرت آیت الله کشمیری می فرمود در سیر و سلوک اذن استاد حتما لازم است در غیر این صورت اجنه کافره اذیت می کنند، اذن باعث می شود که سالک مورد اذیت واقع نشود و از سوی دیگر در خصوص حاجات دنیوی می فرمودند که اگر اذن استاد باشد بهتر است و باعث می شود شخص بهتر و زودتر به نتیجه برسد و الا اذن نباشد ممکن است به حاجت برسد اما دیرتر. ولی در امور سلوکی اذن استاد شرط است همانطور که حافظ فرمود:


طی این مرحله بی همرهی خضر مکن                                                 ظلمات است بترس از خطر گمراهی


سوال در خصوص اختصاصات فقهی خود توضیحاتی را ارائه بفرمایید؟


اگر کسی رساله را از ابتدا تا انتها بررسی کند متوجه می شود حرف های نو در آن کم نیست. مثلاً در احکام دفاع نظرمان بر این است که:


1- اطاعت از فقیه جامع الشرایطی که رهبر جامعه و کشور اسلامی است؛ جهت اجرای قوانین و احکام اسلام حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور اسلامی و جهت مبارزه با فساد، واجب است و هر گونه تفرقه افکنی که موجب سوء استفاده بیگانگان، یا باعث اختلال در نظام اسلامی گردد؛ حرام است.


2- بر هر مسلمان واجب است که از مال، ناموس، دین و کشور اسلامی خود و نیز از سایر کشورهای اسلامی دفاع نماید.


3- هر گاه دشمنان اسلام یا مخالفین مسلمانان، قصد هجوم به ممالک اسلامی را داشته باشند. ابتدا بر مسلمانان همان شهر یا کشور واجب است که از مرز و بوم و امنیت کشور خود دفاع نمایند؛ و بر سایر مسلمین جهان واجب است حتی الامکان آنان را در نبرد با دشمنی، یاری کند.


4- هر گاه مسلمانان بین داشته باشند که اجانب، نقشه استیلای بر ممالک اسلامی را کشیده و قصد داشته باشند که توسط عمال داخلی یا خارجی خود آن را اجرا نمایند، بر همه مکلفین واجب است با اتحاد و همبستگی و با بذل های و جان خود و به هر وسیله صحیحی که ممکن است، در برابر بیگانگان بایستند و از ممالک اسلامی دفاع نمایند.


5- اگر احتمال رود یا خوف آن باشد که بیگانگان به واسطه سلطه سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی بر ممالک اسلامی تسلط پیدا کند؛ بر همه مسلمین واجب است که از نفوذ بیگانگان جلوگیری نموده و دست اجانب را از سرزمین های اسلامی کوتاه و قطع نمایند.


6- قراردادهای تجاری، اقتصادی، فرهنگی بلکه کلیه روابط سیاسی دولت های اسلامی باید طوری باشد که موجب استیلای اجانب یا باعث ضعف و ناتوانی مسلمین نشود.


7- در برابر هجوم فرهنگی اجانب توسط عمال خود در خارج یا داخل کشور اسلامی مانند بعضی روزنامه ها و نشریات و سایر وسایل ارتباطات جمعی به همه موظف به حفظ عزت و سربلندی اسلام و مسلمین می باشد.


8- در اموری که شارع مقدس به آن اهمیت زیادی به آن می دهد، دفاع از مقدسات و همچنین امر به معروف و نهی از منکر واجب تر می شود. حتی اگر ضرر مالی و در برخی موارد خطر جانی داشته باشد باید تحمل شود و وجوب آن ساقط نمی گردد و حکم در این مسأله، منوط به تشخیص اهم در مقابل مهم است که همیشه باید اهم (مهمتر) مقدم شود.


همچنین در ابواب صلوة و صوم و ... مثلاً فرض کنید در ماه مبارک رمضان اینجانب آمپول غذایی را هم باطل نمی دانم. آمپول تقویتی هم مبطل روزه نیست به جز سرم غذایی که مستقیماً وارد رگ می شود، البته اگر بخواهم همه فروعات را بگویم، حرف برای گفتن بسیار است و جلسه مستقلی را می طلبد.


در خاتمه چنانچه ناگفته ای دارید بفرمایید؟


زمان به سرعت می گذرد و بایستی از آفات و ساعات و دقایق عمرمان بهترین بهره برداری را داشته باشیم راه اندازی این سایت در برابر هزاران هزار سایت ضد اسلام بسیار مغتنم است و اگر حرکتی نکنیم در برابر خداوند تبارک و تعالی مسئول هستیم راه اندازی و فعال کردن این سایت یک تکلیف الهی است و کسانی که قدرت دارند باید مقابله به مثل کنند و مقابله به مثل هم این است که سایت های قوی و مؤثر راه اندازی شود.


انشاءا... که موفق باشید و الحمد الله رب العالمین.